-
سفارشی
پنجشنبه 17 شهریورماه سال 1390 16:54
زندگی و نباید گدایی کرد باید به دستش آورد
-
از کوچولوی خودم
چهارشنبه 16 شهریورماه سال 1390 17:46
این متن عاشقانه رو حمید جان با دل مهربونش گفته قراره متنهای قشنگشو بزاریم تو وبلاگ دوستای خوبم نظر یادتون نره ............................ عاشقت شدم... شبهای سرد تنهایی است و من.تنها در بیشه زار خلوت قلبم صدای قدم های رهگذری را میشنوم هر لحظه که نزدیکتر میشود صدای تپش های قلبم بیشتر میشود او کیست؟ آیا تنها یک رهگذر...
-
خدایا...
سهشنبه 15 شهریورماه سال 1390 17:04
خدا گوید: تو ای زیباتر از خورشید زیبایم تو ای والاترین مهمان دنیایم بدان آغوش من باز است شروع کن یک قدم با تو تمام گامهای مانده اش با من خیلی دوستت دارم خدا
-
دلم گرفته
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1390 22:27
سلام خیلی دلم گرفته بجه ها خیلی احساس تنهایی میکنم میدونم خدا هست ولی ... خیلی ناراحتم از خیلیا گله دارم دلم از خیلیا گرفته از آدمهای بی معرفت از اونایی که فک میکن خیلی از بقیه بالاترن از اونایی که احساس تو وجودشون نیست کاشکی حس میکردم یکی واقعا دوسم داره خیلی چیزا رو دلم سنگینی میکنه کاشکی دنیا جوره دیگه بود کاشکی...
-
لبخند بزن
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1390 19:12
آرزویم این است: منشیند اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را میجوید و به لبخند تو از خویش رها میگردد امیدوارم همیشه لبخند رو لباتون باشه
-
بمان
جمعه 11 شهریورماه سال 1390 04:43
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 عزیزم: دوستت دارم به اندازه تمام قاصدکها به اندازه تمام شاپرکهای زیبا به وسعت تمام دنیا آنقدر که اگر بدانی هیچوقت منو رها نمیکنی پس بدان تا تمام بی نهایت ها دوستت خواهم داشت ای همه امید من، بی تو هیچم پس نرو که با رفتنت هیچ میشوم بمان،بمان که وجود من با تو معنا...
-
دوستت دارم
پنجشنبه 10 شهریورماه سال 1390 23:10
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 اگر باران بودم آنقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگ ر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم...
-
عیدتون مبارک
سهشنبه 8 شهریورماه سال 1390 21:35
دوستای گلم عیدتون مبارک عید است و دلم خانه ویرانه، بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا یک ماه تمام مهیمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا
-
از مجید
دوشنبه 7 شهریورماه سال 1390 18:20
برای تویی که قلبم را شکستی می نویسم : تویی که خاطراتت تنها امید زیستن برای من است « همچنان دوستت دارم » می دانم که توهیچگاه این جمله را درک نخواهی کرد اما نمی دانم چرا شاید تو هنوز وسعت عشق مرا در نیافته ای شاید تو هنوز نمیدانی که من چگونه دوستت دارم یادم می آید که می گفتی ساده باش حال ساده می گویم : « دوستت دارم »
-
خوش اومدی
دوشنبه 7 شهریورماه سال 1390 18:19
سلام خوشحال میشم نظرتونو در مورد وبلاگم بدونم
-
متنهای عاشقانه
پنجشنبه 3 شهریورماه سال 1390 18:24
متن های عاشقانه از مهدی لقمانی مشاهده در ادامه مطلب کپی از متنها تنها با ذکر منبع و نام نویسنده ( مهدی لقمانی) بلامانع است عشق مقدس Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 اگر عشقی در این زمانه باشد آن عشق تویی، اگر یک با وفا در این دنیا باشد آن با وفا تویی. با بودن تو در قلبم ، این قلب خوشبخت است . با...
-
عشق
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 23:02
خسته شدم می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم.خسته شدم بس که از سرما لرزیدم… بس که این کوره راه ترس آور زندگی را هراسان پیمودم زخم پاهایم به من میخندد… خسته شدم بس که تنها دویدم… اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانیم بوسه بزن… می خواهم با تو گریه کنم … خسته شدم بس که… تنها گریه کردم… می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و...
-
از افسانه
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 19:10
ف قط دو چیز وجود داره که نگرانش باشی: اینکه سالمی یا مریضی. اگر سالم هستی، دیگه چیزی نمونده که نگرانش باشی؛ اما اگه مریضی، فقط دو چیز وجود داره که نگرانش باشی: اینکه دست آخر خوب می شی یا می میری. اگه خوب شدی که دیگه چیزی برای نگرانی باقی نمی مونه؛ اما اگه بمیری، دو چیز وجود داره که نگرانش باشی: اینکه به بهشت بری یا به...
-
دوست داستن
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 19:04
وقتی خالصانه دوستش داری به حرمت احساس خودت بگذار او هم علاقه ات را بداند ... وقتی با خودت میگویی : میترسم ... یعنی هنوز " غرورت" را بیشتر از او دوست می داری پس توقع نداشته باش او هم احساست را باور کند ... تو هنوز نمیدانی قیمت ابراز عشق بیشتر از حفظ غرور است هنوز نمیدانی دوست داشتن و عشق حرمت دارد .... عشق...
-
مینویسم
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 18:55
مینویسم از یک عمر پر از عشق، عشقی که با تو پایانی ندارد دلم برای دفترم تنگ شده ، دفتری که پر از خاطرات با تو بودن است من هنوز هستم و خواهم ماند ،من هنوز به پای تو نشسته ام و هنوز هم قلبی بااحساس در سینه دارم چه باشم چه نباشم عاشقت می مانم ، مهم این است که هستم و در غربت فاصله ها نشسته ام نشسته ام به انتظار طلوع پایان...
-
رهگذر
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 18:49
آنکس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبودکه به شوق من آمده باشد رهگذری بودکه روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها همان آوازی بود که من گمان می کردم می گوید:دوستم دارد
-
باران عشق من
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 18:43
باران من ، روزی باریدی بر تن خسته من ، قلب من شد عاشق تو! همیشه چشم به راهت مینشینم ، این شده کار هر روز من که حتی قبل از آمدنت در زیر باران بی قراری خیس میشوم هوای چشمهایم ، هوای آمدنت است ، از عشق تو دیوانه شدن ، یک حادثه بی تکرار است تو همان بارانی، زیرا مثل باران پاک و زلالی ، مثل لحظه آمدنش پر از شور و التهابی...
-
اگر ماه بودم
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 18:11
اگر ماه بودم به هرجا که بودم سراغ تورا از خدا می گرفتم وگر سنگ بودم به هرجا که بودی سر رهگذار تو جا می گرفتم اگر ماه بودی به صد ناز شاید شبی بر لب بام من می نشستی وگر سنگ بودی به هرجا که بودم مرا می شکستی مرا میشکستی فریدون مشیری
-
بیاد سهراب
چهارشنبه 2 شهریورماه سال 1390 18:07
دشت هایی چه فراخ کوه هایی چه بلند در گلستانه چه بوی علفی می آمد؟ من دراین آبادی پی چیزی می گشتم پی خوابی شاید پی نوری ‚ ریگی ‚ لبخندی پشت تبریزی ها غفلت پاکی بود که صدایم می زد پای نی زاری ماندم باد می آمد گوش دادم چه کسی با من حرف می زد ؟ سوسماری لغزید راه افتادم یونجه زاری سر راه بعد جالیز خیار ‚ بوته های گل رنگ و...