مشق عشق
رویایم آن بود که در دفتر قلبم هزار بار بنویسم عشق
و عشق گفتن را از تو بیاموزم
عشق
کلمه ای که تنها رویایش برایم باور بود
اما این رویا با بودنت در کنارم به مشق شب قلبم تبدیل شد
آری دیگر رویا نبود
و من هرشب
از صدای تکرار قلبم
و نوشتن هزار باره ی عشق در دفتر قلبم
مدهوش می شوم
رویای من با آمدنت
با دیدنت
با بودنت
دیگر رویا نبود...
برو بخاب دیگه مردم آزار شوخیدم منم رفتم بای بای
دلتم بخواد ایشـــــــــ باشه برو بای
همه می گویند ماه زیباست ولی هیچ کس ندیدم که بگوید چرا او تنهاست !
بر دروازه ی شهر عاشقی نوشته اند:
معشوق همه ناز است و عاشق همه نیاز...
من از بوی نگاه نازنینت، خاطره ها دارم!
ممنون